نامه ای به امام زمان
بسم الله الرّحمن الرّحیم
ای مولای عاشقان و ای سرور آزادگان
ای موعود منتظر
سلام
این روز ها بیش از پیش دلم برایت تنگ شده، بیش از پیش برای ظهورت لحظه شماری می کنم
مهدی جان، پس کی میایی؟
آقا جان، دلم شکسته
به این اندازه ناجوانمردی ندیده بودم آنهم از حاکمی که جامهی تقوی بر تن کرده!، حکومتی که هر صبحٍ جمعه تدارک دعای ندبه میبیند برای ظهور شما!، دستگاهی که مدعی است مامورانش، سربازان گمنام تو هستند!، قضاوت خانهای که ادعا دارد احکام صادرهاش، دستورات اسلام است و کدام اسلام؟!، دولتی که نابخردیهایش را با همراه کردن نام مبارک شما توجیه میکند!، مجلسی که نمایندگی مردم را یدک میکشد و چاپلوسی و اطاعت محض از شخصی خاص آنهم بدون تفکّر و تعقّل شده کار هر روزش!، سپاهی که طرح های بصیرتش شده بی بصیرتی محض، واهمه ای از هزینه کردن مقدّسات ندارد، روزی از نام شما استفاده می کند برای ماندن در قدرت و روز دیگر از نام یاران شما و روایات مختلف !
ای امید ستم دیدگان، می بینم تنهائیت را، مظلومیّتت را و غربتت را . اکنون بیش از گذشته درک می کنم ستم هایی که بر خاندانت روا داشته شد! مشاهده می کنم تنهائی و خانه نشینی علی علیه السلام را و سَرِ شکسته ی او را! ، می بینم مظلومیّت حسین علیه السلام را درصحرای کربلا ، آن هنگام که منافقان، منافق و فتنه گر و خارجی خواندندش و ناجوانمردانه سر از تنش جدا کردند! می شنوم ناله های بی پایان مادرت فاطمه سلام الله علیها را!
مولای ما، خود نظاره گری بر ظلم های ظالمان، می بینی مکرهایشان را، همچون دو روی یک سکّه اند، ریا کارانی که خود را به ظاهر تقوی آراسته اند و اینروزها فریاد وا اسلاما و وا قرآنا سر می دهند و قرآن بر سر نیزه کردن شده مکر آنها برای همراه کردن جامعه ای مذهبی تا در قدرت فاسد بمانند! همان هایی که ناجوانمردانه سرکوب می کنند هر صدای حَقّی را، حال آنکه غافل اند از ماندگاری و پیروزی حَق.
مهدی جان ، شنیدهایم که چون بیایی، روش حکومت کردنت همان روش حکومتی پدرت علی (ع) است. بزرگمردی که درٍ خانهاش بهروی همه باز بود الا چاپلوسان و مداحان. پدری که در اوج قدرت، باز هم برای گرفتن حق خود باید به دادگاه میرفت و جالب اینکه قاضی منصوب شده توسط خود ایشان، حق را به فرد رقیب میدهد. رهبری که چه زیبا میگوید وقتی میخواهید کاری کنید اول عمل کرده و سپس بیان کنید تا کارتان زایل نشود.
مهدی جان! میدانم که دلت از این دستگاه فاشیستی و این استبداد دینی که دین را همچون پوستین وارونه به تن کرده است به درد آمده است. چقدر امیدوار شدی وقتی رزمندگان دیروز در جنگ تحمیلی را میدیدی، فرماندهان سپاه را، که با فریاد یا مهدی به قلب دشمن میزدند و در ازای این کارشان فقط نگاهت را میخواستند، و چقدر ناامید شدهای از این بسیجیان امروز و فرماندهان سپاه که برای رکعات نمازهایشان هم فاکتور میگیرند تا دستمزدشان را از آقا بگیرند.
مهدی جان بیا که دیگر نه دلم به شعار بصیرت آقا خوش است و نه به طرح هدفمندی دولتش. مهدی جان به خدا میدانستم از همان روزی که علمای تهی از علم و ائمه جمعه مزدور در روزهای پیش از انتخابات، دولت نهم را دولت شما معرفی میکردند، میدانستم و میگفتم و فریاد میکشیدم که نیست، نه این دولت، دولت روس و چین است. آقایی که ادعای بصیرت اندیشی میکرد چه زود دستش رو شد و از خجالت سر را زیر برف کرد. رویش سیاه باد آقای مصباح یزدی که چگونه با سخنانی که شبیه همان ادعاهای دروغین تبلیغاتی علمای اموی بود، این گونه میگوید که «امام زمان شب انتخابات تا صبح برای پیروزی آقای احمدینژاد دعا کردند».
مهدی جان!به راستی چه زیباست هنگامی که مولا و ارباب را با نام کوچک صدا میزنیم (مهدی). براستی این مدینه فاضله است. اما امروز برای بردن نام این آقا چه القابی که برده نمیشود. مشاهده کردی شهدای مردم را چگونه تصاحب کردند، حال آنکه آنها تصاحب شدنی نیستند! گفتند بوسیله ی گلوله منافقین به شهادت رسیدند، کاملاً درست است، ما هم همین را می گوئیم، اصلاً اساس مبارزه جنبش ملی، مبارزه با همین خطّ نفاق است، خط نفاقی که می کوشد از انقلاب چهره ای خشن به جهانیان ارائه کند ، اقتدارگرایانی که جز منافع خود، هیچ نمی بینند، ما هم می گوئیم شهدای جنبش سبز، توسط منافقین به شهادت رسیدند، لاکن منافقین حقیقی!، خطّ نفاقی که سالها در دستگاه های مختلف حکومت نفوذ کرده، خطّ نفاقی که روزی ترور های کور را بر عهده می گیرد و قتل های زنجیره ای را می آفریند ، روز دیگر موتور هواپیمایی را از کار می اندازد و سرداران واقعی را به شهادت می رساند و روز بعد به خاطر بهره برداری سیاسی ، فلان دانشمند برجسته را ترور می کند و اکنون حاضر میشود برای سرکوب معترضان به ناجوانمردانه ترین کارها دست بزند، بعد هم دست به کار می شود و رسانه ها را بسیج کرده، از احساسات مذهبی مردم به نفع منافع پلید خود بهره برداری می کند. و بشارت که مکرهایشان بزودی آشکار خواهد شد!
مهدی! حرفهای زیادی برای گفتن دارم. نه رسانهای است که آزادانه مشکلات را بیان کرد و نه آزدی است که بهطور رسا رهبر را نقد کرد. بیا بهفدای خودت، پدرت و پدرانت، که بصیرت نزد شمااست (به اذن خدا) و بس، که دیگران مدعیاند.
ای مصلح صالح و ای موعود منتظر ،
هر گوشه ای از این کره ی خاکی را که مشاهده میکنم حاکمیّت ظلم را می بینم و فریاد ستم دیدگان را. احساس می کنم. فصل، فصل ظهور توست!، در کشوری حاکمیّت استعمار را می بینم در لباس دموکراسی و کشوری دیگر حاکمیّت استبداد را می بینم در لباس ثروت و اینجا حاکمیّت استبداد را در لباس دین! که سوّمی از همه مخرّبتر است. و اکنون بیداری ملّت ها را!
ای مولای عاشقان صلوات خدا بر شما و بر دست کشندگان از جاه و جلال دنیا
نهضت آزادی ملی